نماینده مجلس: برای ادامه فیلترینگ باید از مجلس مجوز بگیرند
تاریخ انتشار: ۲۸ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۱۴۳۳۹
روزنامه فرهیختگان نوشت: بعد از اعلام خبر احراز صلاحیتهای کاندیداهای مجلس شورای اسلامی از سوی هیات نظارت بر انتخابات دوازدهمین دوره مجلس، فضای سیاسی کشور وارد فاز سیاسی تازهای شد تا میتینگها و گعدههای انتخاباتی همه جریانهای سیاسی جدیتر از قبل برگزار شود تا همگی وارد روزهای هماندیشی و درنهایت لیستنویسی شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از طرفی مجلس یازدهم نیز چهرههای تازه و جوانی را به چشم دید که توانستند خودشان را از طریق شبکههای اجتماعی به مردم بشناسانند و از این فضا در مسیر اهدافشان استفاده کنند. در این میان جلال رشیدیکوچی، نماینده مردم مرودشت از جمله همین چهرهها بود.
او که بعد از رای به عدم موافقت با طرح موسوم به صیانت میان مردم مشهور شد بعد از آن با اظهارنظرهایی درباره خودرو و حتی برخی جریانهای سیاسی چهرهای جنجالی از خودش نشان داد.
رشیدی در گفتوگو با «فرهیختگان» مدعی شد برخی چهرههای سیاسی پیشنهاد کاندیداتوری وی از تهران را نیز مطرح کردهاند اما او همچنان ترجیح میدهد از شهر خودش وارد مجلس شود. یک روز بعد از اعلام احراز صلاحیتها با این نماینده گفتوگو کردیم تا درباره اظهارنظرهایش در مجلس قبلی و پیشبینی ترکیب مجلس بعد از او بپرسیم.
شما در چند وقت اخیر در رابطه با موضوع فیلترینگ اینترنت بسیار صحبت کردید. بیش از یک سال است که از فیلتر اینستاگرام، پرمخاطبترین و فعالترین شبکه اجتماعی کشور میگذرد، نظر شما در مورد فیلتر این شبکه اجتماعی و در کل سایر شبکههای اجتماعی که فیلتر شده است، چیست؟ چون به شکل جدی میتوان گفت که دیگر هیچ شبکه اجتماعی بینالمللی غیرفیلتری در کشور وجود ندارد.من بارها راجع به این موضوع صحبت کردهام و صحبت خواهم کرد. یعنی آنقدر صحبت میکنم تا نتیجه بگیریم. اصولا یکی از کارهایی که نمایندگان باید انجام دهند، همین پیگیریهای مطالبات و دغدغههای مردم است.
یکی از روشهای پیگیری هم صحبت کردن راجعبه نقاط ضعف و قوت تصمیماتی است که گرفته میشود. ضمن اینکه در حوزه اختیارات قانونی که در اختیارات نماینده هم است، ما اقدامات لازم را انجام دادیم و انجام میدهیم.
شما بهعنوان فردی که در این کشور زندگی میکنید، از هر کسی، دوست، آشنا، همسایه، همکار، بپرسید، میبینید که متاسفانه فیلترینگ جواب نداده و ما فقط مردم را مجبور کردهایم که به سمت خرید فیلترشکن بروند. این داستان خیلی برای کشور تبعات دارد.
چه در حوزه اقتصاد، چه در حوزه امنیت روانی جامعه، چه در حوزه آسیبی که به اعتماد عمومی مردم وارد میشود، چه در حوزه امنیت اجتماعی و چه در حوزههای سیاسی، همه اینها مشکلاتی هست که به خاطر فیلترینگ برای کشور به وجود میآید. اما یک عده نمیخواهند این را قبول کنند.
شما مثالی هم در این موضوع دارید؟ چون همین عدهای که میگویید معتقدند نه، چنین چیزی وجود ندارد یا آنقدرها هم که شما میگویید جدی نیست.
بله، من مثال میزنم. من برای آغاز مهر به مدرسهای دعوت شدم و صحبت کردم. من آنجا از دانشآموزانی که نشسته بودند، سوال پرسیدم که کدامتان فیلترشکن دارید و جالب است که اکثر آنها فیلترشکن داشتند.
فکر میکنم متوسطه اول بودند. جالب اینجاست؛ اکثرا پلیاستیشن بازی میکنند، خیلی از این بازیها و خیلی از این اکانتهایی که در پلیاستیشن ساخته میشود، فیلترشکن میخواهد. پدر و مادرهایشان هم از فیلترشکن استفاده میکنند. اقوامشان هم همینطور.
من قبلا صحبت کردم، گفتم این موضوع فیلترشکن گردش مالیای را در کشور به وجود آورده است که بسیار سنگین است. بعضیها از همان افرادی که نمیخواهند بپذیرند، به ما حمله کردند که آقا این گردش مالی که میگویید دقیق نیست. چند روز پیش یک فیلترشکنفروش را در قم رصد کرده بودند.
حدود 46 میلیارد تومان از این راه کسب درآمد داشت. تازه این یک نمونهاش بود. این در بعد اقتصادی صدق میکند. آیا فیلترینگ جواب داده است؟ یعنی مردم ما دیگر از شبکهای به نام اینستاگرام استفاده نمیکنند؟ این دیگر عدد و رقم است.
عزیزان میگویند آن موقع 50درصد از ترافیک کشور برای اینستاگرام بوده و الان دیگر نیست. الان هم هست اما چون دیگر فیلترشکن استفاده میشود و آیپی آن فیک است اینطور بهنظر میرسد. هنوز هم همانطور است. حتی من میگویم بیشتر هم شده است.
اگر شما معتقدید این موضع آنقدر علنی است که کسی که پیشتر از این در اینستاگرام فعالیت میکرده، هنوز هم فعالیت میکند، فقط دارد اینترنت گرانتری مصرف میکند و نارضایتیاش بیشتر شده است، پس بهنظرتان چرا این روند فیلترینگ همچنان ادامه دارد؟این سوال را من هم دارم. واقعا ما میدانیم که این داستان فیلتر کردن نباید یک روش دائمی باشد. در برخی مواقع، شرایط مملکت ما بهگونهای است که لازم میشود در یک برهه خاص فیلتر کنیم، همه هم این را میپذیرند. مانند اتفاقات سال گذشته. رئیسجمهور آمد و گفت تا فضا آرام شود، ما فیلتر میکنیم.
اینستاگرام و واتساپ را میبندیم. گفتند فضا که آرام شد رفع فیلتر میکنیم. اگر فضا آرام شده که به نظر آرام میآید، پس چرا رفع فیلتر نشد؟ این تضادی که در بیان هست، باعث عدم اعتماد در جامعه میشود. بله، مردم ما پذیرفتند که در شرایط بحرانی و شرایط خاص، اینستاگرام فیلتر باشد.
وقتی که شرایط پایدار شد چرا ادامه دادید؟ این باعث میشود دفعه بعدی اگر حرفی زدید، مردم اعتماد نکنند. دوم اینکه در قصه فیلترینگ ما به قانون اساسی استناد میکنیم. فکر کنم اصل 79 قانون اساسی باشد، آنجا بحث درمورد حکومت نظامی است.
«برقراری حکومت نظامی ممنوع است. در حالت جنگ و اضطراری نظیر آن، دولت حق دارد با تصویب مجلس شورای اسلامی موقتا محدودیتهای ضروری را برقرار سازد. ولی مدت آن به هر حال نمیتواند بیش از 30 روز باشد. در صورتی که ضرورت همچنان باقی باشد، دولت موظف است مجدد از مجلس کسب مجوز کند.» اصل 79 میگوید در جمهوری اسلامی اصلا حکومت نظامی نداریم.
بعد در ادامه میگوید در شرایط جنگ و اضطرار، مانند اتفاقات پارسال، محدودیت ضروری در شرایط اضطرار و موقعیت مشابه یعنی چی؟ موقتا محدودیت اعمال کند. موقتا فضای مجازی یا اینترنت را دولت میتواند با تصویب مجلس ببندد. اگر بیشتر از 30 روز شد، بههرحال باید مجدد از مجلس مصوبه بگیرند.
این قانون اساسی ماست. سوال من این است که آیا شرایط پارسال شرایط اضطرار بود یا نه؟ بله. دولت براساس همین موضوع فیلتر کرد. رئیسجمهور صحبت کرد که تا شرایط عادی شود، میخواهیم این بسترها را ببندیم. الان شرایط تمام شده یا نه؟ تمام شده. اصلا احتیاجی به تفسیر ندارد. خیلی واضح است.
پس شما رسما میگویید فیلترینگی که انجام میشود، مخالف اصل 79 قانون اساسی است؟
بله، غیرقانونی است. یعنی دولت باید از مجلس اجازه بگیرد.
شاید استدلال دولتیها این است که اگر دوباره آزاد شود، دوباره به شرایط اضطراری برمیگردیم.
ما اجازه نداریم که تراوشات ذهنی خودمان را در قانون دخیل کنیم. قانون مشخص است. برخی از دوستان میگویند که این تصویب شورای عالی امنیت ملی بوده، آنجا باید تصمیمگیری شود. شورای عالی امنیت ملی هم فراقوهای است. باز من همین را استناد میدهم.
اگر شورای عالی امنیت ملی فراقوهای است، باز ذیل همین قانون اساسی ما شکل گرفته و باید آن هم استناد به قانون اساسی داشته باشد. قانون اساسی ما قانون مادر است. یعنی باقی قوانین زیرمجموعه قانون اساسی میشوند.
من سوالم این است؛ آیا بنده بهعنوان نماینده مجلس میتوانم در حوزه قانون اساسی سوال بپرسم؟ بله. میتوانم تذکر بدهم؟ بله، در مجلس چیزی داریم بهعنوان تذکر قانون اساسی. ما این تذکر را میدهیم که آقای دولت شما در حالت اضطرار فیلتر کردید، درست بود. مردم هم پذیرفتند. خودتان گفتید که وقتی شرایط آرام شد به حالت قبل برمیگردانید. چرا این کار را انجام ندادید؟
شما که خودتان نماینده مردم هستید درباره این نارضایتی مردم چه کار کردید؟ آیا در مجلس اقدام عملی هم انجام دادید؟
بله، ما تذکر دادیم و داریم پیگیری میکنیم. البته ما میتوانیم از شخص رئیسجمهور و وزیر ارتباطات در این رابطه سوال کنیم. چون حالا این اتفاق زیرمجموعه وزارت ارتباطات است. اما وزیر ارتباطات در رابطه با فیلترینگ فقط مجری است. این سوال اساسی برای مردم است.
بعد شما فیلتر کردید، قبل از فیلترینگ هم من اگر یک تعداد استوری میگذاشتم، 12 هزار نفر میدیدند. الان که فیلترینگ کردید هم همان تعداد است. این نشان میدهد که با وجود فیلترینگ باز مسیر همان است. این را قبول ندارید؟ اشکال ندارد به قبل باز میگردیم.
ما فیسبوک را فیلتر کردیم، توییتر را فیلتر کردیم، ویچت را فیلتر کردیم، وایبر را فیلتر کردیم، تلگرام را فیلتر کردیم. تا میرسیم به اینستاگرام و واتساپ. آیا با فیلتر کردن آنها نتیجه مطلوبمان حاصل شد؟ آنهایی که میگویند بله نتیجه حاصل شده، متوجه نیستند. اگر فهم درستی داشتند که پارسال آن اتفاقات در عرصه فضای مجازی رخ نمیداد.
پس نباید اتفاقات سال 98 و 88 میافتاد دیگر! پس این فیلتر کردن به این شیوه نشان میدهد که فقط تولید نارضایتی میکند.
مردم بدنه حکمرانی را یکپارچه میبینند و چون بحث صیانت هم در مجلس مطرح بوده، فیلترینگ را زیر سر مجلس میبینند. مجلس میگوید دولت مقصر است. الان شما هم که میگویید وزیر ارتباطات مجری است. بالاخره تصمیمگیر این وضعیت فیلتر چی کسی است؟
اول اینکه صیانت در مجلس هیچوقت تصویب نشد. طرح صیانتی که آقایان دنبال میکردند در مجلس تصویب نشد. این فیلترینگی که اتفاق افتاد، خروجی طرح صیانت نبود. خروجی اتفاقات پارسال بود. اگر آن اتفاقات نمیافتاد، قاعدتا بهانهای هم برای فیلتر کردن نبود.
البته اگر بخواهند، بهانه را پیدا میکنند ولی قاطعانه به شما میگویم که فیلترینگ به هیچ عنوان تصمیم مجلس نبوده و اصلا مجلس در این مورد طرف مشورت قرار نگرفت. هرچند که باید طرف مشورت قرار میگرفت و قانون میگوید با مصوب مجلس باید دست به این اقدام زده میشد.
این در شورای عالی امنیت ملی اتخاذ شده و آنجا رئیسجمهور هم بهعنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی کشور، حضور دارد. الان هم اگر تصمیمی در جهت رفع فیلتر گرفته شود، باید همانجا صورت گیرد. تلاش میکنیم که بگوییم فیلتر کردن به این شیوه، کار درستی نیست و نتیجه مطلوبی را به دنبال ندارد.
حتی شما امنیتی هم بخواهید نگاه کنید، این شیوه راهگشا نیست. کشورهای پیرامونی ما برایشان بعضا مشکلاتی پیش آمد، بهطور مثال ترکیه. در ترکیه زلزله آمد و عدهای در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، تلاش میکردند که فضا را آلوده کنند. ترکیه موقتا توییتر را فیلتر کرد. اما بهطور موقت تا فضا آرام شد.
الان هم برخی آقایان مدعی هستند و میگویند در آمریکا هم این اتفاقات وجود دارد. واقعا کشورهای دیگر اینطور فیلتر نمیکنند. برخی گفتند که شبکه تیکتاک در آمریکا فیلتر است. چقدر آقایان طرفدار فیلتر، این را چماق کردند و کوبیدند بر سر بقیه. اما تیکتاک در آمریکا برای همه فیلتر نیست.
ما باید بستر فضای مجازی و اینترنت آمریکا را بررسی کنیم. بعد ببینیم تیکتاک در چه بستری آنجا فیلتر شده است. آیا برای همه مردم است؟ خیر. آیا برای تمام اینترنت است؟ خیر. جاهایی که وایفای استفاده میکنند، بعضا فیلتر است.
آنجا پنج ساعت در رابطه با این فیلتر کردن بحث کردند. شما بگذارید اینجا هم موافق و مخالف شکل بگیرند و حرفشان را بزنند که البته امیدوارم این اتفاقات رقم بخورد.
حرف عامه این است که میگویند کسی که خودش فیلتر کرده، فیلترشکن میفروشد و از این طریق درآمدزایی میشود. این باور چقدر درست است؟
من این را مستند ندیدم. نه تایید میکنم و نه رد میکنم. وزیر ارتباطات هم گفته بود این باید مشخص شود. اما یک نکته را باید بگویم. وقتی اینترنتت شما فیلتر باشد، برای استفاده از شبکههای اجتماعی، فیلترشکن نصب میکنید. این فیلترشکنی که شما نصب میکنید، مصرف دیتای شما را دوبرابر میکند.
دیتا را دولت میفروشد. وقتی شما برای دانلود یک فایل دو برابر پول اینترنت بیشتری بدهید، قاعدتا پول بیشتری به مخابرات و وزارت ارتباطات میدهید. من نمیگویم آنها لزوما با این نیت این کار را کردند. این تصمیم ناخواسته یک فضای مبهمی را به وجود آورده که شما لاجرم مجبور میشوید این کار را انجام دهید.
شما آمار و ارقامی دارید که گردش مالی در حوزه اینترنت و فیلترینگ را نشان دهد؟
من برای شما مثال بزنم. من گفتم به نظر میرسد گردش مالی فیلترینگ در کشور ما 40 هزار میلیارد تومان در سال باشد. من این را حساب کردم. یک نظرسنجی در صفحه خودم گذاشتم و پرسیدم مردمی که دارید در اینستاگرام با فیلترشکن کار میکنید، چقدر پول اینترنت دادید؟
در آن زمان تقریبا 30 هزار نفر شرکت کرده بودند. حداقل این مبلغ 100 هزار تومان بود. این را لازم نیست من بگویم، همه این را تجربه میکنیم. اگر کسی نمیخواهد این را قبول کند، یا در این فضای جامعه نیست یا خودش را به نفهمی زدهاست.
30 هزار نفر آنجا شرکت کردند و از آنها تقریبا 20 هزار نفرشان فیلترشکن را میخریدند. 10 هزار نفرشان گفته بودند رایگان استفاده میکنند. 20 هزار نفر که حداقل صد هزارتومان پرداخت میکنند را شما حساب کنید چقدر میشود. این را در یک جمعیت بالاتری تناسب میبندیم. آمارها نسبت گرفتن نظرسنجیها در یک جامعه آماری است. ما این را در نمودار بردیم. دیدیم از آن جمعیتی که در فضای مجازی ایران فعالیت میکنند، حداقل 20 میلیون نفر فیلترشکن میخرند.
20 میلیون را ضرب در حداقل 100 هزارتومان در ماه کنیم، میشود دو هزار میلیارد در ماه. اگر در سال بخواهیم حساب کنیم، میشود 24 هزارمیلیارد. اگر فیلترشکن استفاده کنید، مصرف دیتایتان دوبرابر میشود، یعنی دوبرابر هزینه اینترنت میدهید. آن هم حداقل 20 هزار میلیارد در نظر بگیریم، میشود 44 هزار میلیارد در سال.
حداقل این عدد میشود. چرا داریم این کار را میکنیم؟ واقعیتها را من کنار همدیگر گذاشتم. چرا آقایان حمله میکنند که این سیاهنمایی است. من سیاهنمایی نمیکنم. من روزگار سیاهی که بر سر مردم آمده را به آنهایی که نمیخواهند بفهمند، مستند نشان میدهم.
حرفی زده میشود که خب اصلا استفاده نکنند، از شبکه اینستاگرام استفاده نکنند. پیامرسان داخلی استفاده کنند. به جای توییتر، ویراستی نصب کنند. به جای اینستاگرام، روبیکا استفاده کنند. پاسخ شما به این چیست؟
ببینید ما نمیتوانیم ذائقه مردم را با زور و فشار تغییر دهیم. من در شبکههای اجتماعی داخلی هم عضو هستم اما وقتی میبینم که عمده مخاطب من در اینستاگرام با من ارتباط میگیرند، از لحاظ ذهنی، عقلی، اجتماعی و هر چیزی که شما فکر میکنید، من به آن سمتی میروم که مخاطب بیشتری دارد.
هرکسی که بخواهد سبک زندگی خودش را تبلیغ کند همین کار را انجام میدهد. چرا به سمت شبکههای اجتماعی داخلی نمیروند؟ این اعداد و ارقامی که نشان میدهند را من واقعا نمیدانم. مثلا اینکه 50 میلیون کاربر در شبکههای اجتماعی داخلی داریم یا نداریم را من واقعا نمیدانم.
ولی چرا عموم مردم اعتماد ندارد؟ چون به رفتارهای گذشته ما باز میگردد. حتما شما یادتان میآید در سالهای 88 شرکتی به نام رایتل آمد و گفتند ما میخواهیم تماس تصویری داشته باشیم. آقایان خدمت مراجع رفتند و به دروغ گفتند وامصیبتا که اسلام به خطر افتاد، مراجع چه نشستهاید که اینها میخواهند فساد و فحشا را در کشور نهادینه کنند.
چه کسانی رفتند خدمت مراجع و این حرفها را زدند و بعد مراجع حکم به حرام بودن دادند؟ پس چرا الان تماس تصویری ایرانسل و همراه اول دارد فعال میشود؟ چه چیزی باعث شده که حرمت آن برداشته شود؟ اینکه از لحاظ فنی همان است. میخواهیم بگوییم آقایانی که این تصمیم را میگیرید، امروز جوان ما آگاه شده.
سوال آنها را دارم میپرسم، چه اتفاقی افتاد که سال 89 تماس تصویری و اماماس رایتل حرام اعلام شد و یک شرکت جوان دانشبنیان بسته شد اما امروز همراه اول و ایرانسل این اجازه را دارند که تماس تصویری داشته باشند؟ میدانید تبعات آن تصمیم چه بود؟
تبعات آن تصمیم این بود که مردم برای اینکه برای همدیگر عکس بفرستند و تماس تصویری بگیرند، رفتند تلگرام. من نمیدانم اما شاید آن موقع این ممنوع نشده بود، مردم تا این اندازه در شبکههای اجتماعی خارجی فعال نمیشدند. بیاعتمادی حالا بیشتر شده است.
الان اگر همراه اول تماس تصویری بگذارد، چه استقبالی از آن میشود؟ چرا استقبال نمیشود؟ برای اینکه آن اعتماد از بین رفته. در ذهن مخاطب و مردم با توجه به محدودیتهای نادرستی که ایجاد کردیم، بیاعتمادی به وجود آوردیم.
آن موقعها کفنپوش شدند، باعث شدند که الان مردم اعتماد نکنند. امروز فیلترشکن میخریم و میرویم در واتساپ تماس میگیریم، امنیت بیشتری دارد. همین قصه سر آیفونها هم در حال پیاده شدن است.
در رابطه با رجیستر نکردن آیفون یک نگاهی وجود دارد که هزینه بالای آیفون باعث خروج ارز از کشور میشود و این موضوع اصلا برای کشور خوب نیست، برای همین واردات آن ممنوع میشود و رجیستر نمیشود. شما توجیهی که در این باره دارید چیست؟
من یک نامه به آقای رئیسجمهور نوشتم، یکی از بندهایش همین بود. یک تصمیم درستی گرفته شد به نام رجیستری گوشی تلفن همراه. باعث شد قاچاق از بین برود. مردم هم پذیرفتند و گفتند اگر قرار است ما از گوشی استفاده کنیم، مالیاتش را میدهیم ولی قانونی استفاده میکنیم.
الان با ممنوعیت آیفون دوباره قاچاق اتفاق افتاده است. رجیستری که یک قانون خوب بود و همه مردم پذیرفته بودند، حتی قاچاقچیها هم پذیرفتند. باعث شده بود درآمدشان قانونی باشد، قاچاقچی را با قانون تبدیل به واردکننده کردیم. الان دوباره داریم همین قانون خوب را از بین میبریم.
من کاری به آیفون هم ندارم، بهزودی مطمئن باشید جوانان نخبه این کشور، راهکارهایی را ابداع خواهند کرد که گوشیهای سامسونگ هم نیاز به رجیستری نداشته باشند. گوشیهای شیائومی هم همینطور. جامعه مسیر خودش را میرود. دولت یا همان قوه مجریه این موارد را ممنوع میکند.
کدام دولتی درآمدش را صفر و تبدیل به هزینه میکند؟ یعنی درآمدی که از واردات گوشی آیفون داشته را صفر کرده و الان برای مبارزه با قاچاق آیفون هزینه میکند. بعد هم میگویند چون آیفون ارز بری دارد، ما آن را ممنوع میکنیم!
یکی از موضوعاتی که در سالهای اخیر شما به آن پرداختید، موضوع واردات خودرو است. شما گفتید خودرو کارکرده وارد کنیم و اعتراضات و انتقاداتی متوجه این پیشنهاد شما شد، کلا الان وضعیت واردات خودرو به چه صورت است؟
من این را باید توضیح دهم. ما در قصه واردات خودرو دو مبحث داریم، یک تصویب قانون و دو اجرای قانون. تصویب قانون برعهده مجلس است. اجرای قانون برعهده دولت است و نظارت بر اجرا برعهده قوه قضائیه است. پس ما در مجلس کاری که کردیم این بود که واردات خودرو را چه نو و چه کارکرده به قانون تبدیل کردیم.
یعنی دیگر دولتها نمیتوانند در حوزه واردات خودرو رفتارهای سلیقهای داشته باشند. ملزم به اجرای قانون شدهاند. اما قانون آییننامه یا اجرای آن را برعهده دولت گذاشته است. اما اینکه ما امروز مشکلی در واردات خودرو داریم، برمیگردد به حوزه اجرا، یعنی وزیر قبل سنگاندازی کرده، وزیر فعلی در حال کمک دادن است، بانک مرکزی مشکلات خودش را دارد.
تعرفههای سرسامآوری که دولت یعنی قوه مجریه روی واردات بسته؛ ماشین 700 میلیون تومانی یعنی 14 هزار دلاری را در شورای رقابت که فراقوهای است، و سازمان حمایت از مصرفکننده که زیرمجموعه وزارت صمت است، 30 یا 40 هزار دلار کردند و زیر یک میلیارد به مردم نمیفروشند. همین دولت نمیفروشد.
ما در حوزه نظارت در این داستان ورود کردیم و داریم پیگیری میکنیم. بنده از وزیر محترم صمت در مجلس در این باره سوال پرسیدم. من میتوانم بهعنوان نماینده مجلس سوال بپرسم، تذکر دهم، استیضاح کنم و شکایت به قوه قضائیه داشته باشم.
ما از وزیر سوال پرسیدیم که چرا سازمان حمایت از مصرفکننده به نوعی سازمان علیه مصرفکننده تبدیل شده است؟ حتی ما آن 90 درصد تعرفه دولت که افزایش داده شد را قبول داریم. اما ماشینهایی که الان میآید، 190 درصد عوارض گرفته میشود.
بحثی که شما مطرح کردید، واردات خودروی اقتصادی بود. قیمتهای فعلی بازار همه بالای یک میلیارد است. شاید تعریف مردم از خودروی اقتصادی و آنچه که بدنه حکمرانی تعریف میکند متفاوت است. یعنی انگار تعریف خودروی اقتصادی که مردم میگویند با تعریف خودروی اقتصادی که حکمرانی میگوید متفاوت است. نظر شما در این باره چیست؟
من هیچوقت اسمی از خودروی اقتصادی نیاوردم و این دولت بود که میگفت این خودروها خودروهای اقتصادی هستند. ارزانترین خودروهایی که در بازار جهانی در حال تولید است، زیر هشت هزار دلار نیست. البته الکیترین که هشت هزار دلار است یک سر و گردن از خودروهای داخلی بهتر است!
هشت هزار دلار به پول امروز ما میشود 400 میلیون تومان. وقتی همین دولتی که میگوید میخواهد خودروی اقتصادی بیاورد، هشت هزار دلار را 100 درصد عوارض به ببندد، نهایتا بشود یک میلیارد تومان، دیگر چرا باید به آن خودرو اقتصادی بگوید؟ نامش دیگر خودروی اقتصادی نیست.
وقتی همین دولت، خودروی 10 هزار دلاری را 30 هزار دلار میکند، بعد عدهای تقصیر را میاندازند گردن نمایندگان مجلس که گفتند خودروی اقتصادی اما خودروی لوکس وارد شده است. اصلا خودرو 10 هزاردلاری هیچ جای دنیا لوکس نیست.
اگر 10 هزار دلار لوکس است، پس 200 هزار دلار چیست؟ مثلا الان تویوتا کرولایی که آمده، قیمتش 16 هزار دلار است، میشود یک میلیارد تومان. چطور دو میلیارد و 300 میلیون فروخته میشود؟ این را باید به مردم بگوییم. این کار کار بزرگی است اما باید درست انجام شود تا روی غلتک بیفتد.
ما بین سالهای 87 تا سال 97 که واردات خودرو داشتیم، حداقل 180 یا 200 هزارتا خودرو وارد کشور شد که از این 200 هزارتا تقریبا 10 هزارتایش 60 سیلندر به بالا بود که اصطلاحا به آن خودروی لوکس میگویند. همین 200 هزارتا در 10 سال باعث شد که بازار خودروی ما بسیار باثبات شود و مردم بتوانند با قیمتهای مختلف خودرو بخرند.
چرا مجلس درباره این عوارض کاری نمیکند؟ مگر مجلس قدرت قانونگذاری ندارد؟
دست مجلس نیست. در واقع دست مجلس باز نیست. البته ما صحبتی با دوستان دیگر داشتیم تا ببینیم کدام قوانین را میتوانیم اصلاح کنیم، تا این عوارض کمتر بشود ولی خب وقتی 2 تا 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده بر یک خودرو میگیریم، این دیگر در اختیار مجلس نیست. خیلی جالب است.
خودرویی که میآید ما یک دفعه 9 درصد مالیات ارزش افزوده میگیریم، یک دفعه هم که همه مالیات و عوارض را گرفتیم، با قیمت درب شرکت 9 درصد مالیات میگیریم. یعنی روی یک خودروی 600 میلیونی ما فقط 300 میلیون مالیات میگیریم.
این به جز باقی عوارض است. مالیات بر مصرف سوخت داریم. پنج درصد قیمت خودرو را برای سوختی که بعدا قرار است مصرف کند بهعنوان مالیات میگیریم!
انتخابات خیلی نزدیک است. در دور قبل ما لیستهایی را دیدیم که همهشان رای آوردند و وارد مجلس شدند اما همین لیستهای یکپارچه که کل آن وارد مجلس شد، در مجلس چندپارچه شدند و حتی تبدیل به ضد هم شدند. جریانشناسی شما از این دوره مجلس که در آن حضور داشتید چیست؟
من آدم سیاسی نیستم. اما به نظرم میآید که شما بیشتر به لیست تهران اشاره داشتید. وگرنه در شهرستانها که نمایندگانشان به دنبال قیر، آب، دام، غذای دام و طیور و کارهای عمرانی هستند. من چیزی که در لیست این دوره مجلس که قالیباف هم سر لیست بودند دیدم این بود که خیلیها در لیست تهران، علیه آقای قالیباف موضعگیریهای عجیب و تندی داشتند.
بهنظر میرسید در این لیستی که بهعنوان شورای شانا بود اختلاف نظرهای زیادی داشتند و فکر میکنم این دوره مجلس آن جریان تندرو را از لیستشان کنار بگذارند. به نفعشان است. به نفع مملکت است که اینها نباشند. من خطر این جریان را میبینم.
آدمهای خوب زیاد دارند اما آنهایی که به این آدمهای خوب خطدهی میکنند، تنها چیزی که برایشان مهم نیست، منافع مردم است. تنها چیزی که برایشان اهمیت ندارد رضایتمندی مردم است. تنها چیزی که برایشان مهم نیست، بیاعتمادی مردم نسبت به حاکمیت است.
اینکه چه چیزی برایشان اهمیت دارد را نمیدانم اما به جز آن بنده خدایی که در تلویزیون گفت مملکت مال ماست و هر کسی نمیخواهد برود، اینها هم تفکرشان همین است. این جریان که من بهزودی راجع بهشان بیشتر صحبت خواهم کرد و اسم هم خواهم آورد، تضادی که در رفتار و عملشان هست، تضادی است که جوانان ما میبینند.
با این حساب ترکیب مجلس بعدی را چه مدلی پیشبینی میکنید؟
من گفتم چه تایید بشوم و چه نشوم که انشاءالله تایید خواهم شد، تمام تلاشم را میکنم تا کمتر از این جریان وارد مجلس شوند. یک نفرشان هم زیاد است. همه میدانند من چه جریانی را میگویم.
به نظر من این مجلس عملکردش، عملکرد خیلیخوبی بود ولی همین جریان مجلس را بارها به حاشیه برد و آنقدر خوراک برای بیگانه آماده کرد که با آن مجلس را میزنند یا خیلی اتفاقات دیگر. مثلا یکی از همین آقایان روز اول بلند شد و گفت 320 میلیون برای ما واریز کردند.
این در ذهن جوان چه چیزی را ایجاد میکند؟ اینکه نماینده مجلس حقوقش 320 میلیون تومان است. درصورتیکه حقوق من نیست. 20 میلیون تومان حقوق و 300 میلیون تومان هم ودیعه مسکن به او داده بودند تا دفتری را در تهران رهن کند ولی با یک حرف نسنجیده، با یک رفتار نسنجیده اینطور شد.
من نمیگویم به عمد و با این نیت که مردم را دربرابر حاکمیت قرار دهند، این کار را میکنند، مثلا یکی دیگر از آنان جدیدا گفته هرکسی که با صیانت مخالف بود باید ردصلاحیت شود. خیلی حرف بیراهی است. اتفاق افتادنش را نمیدانم، باید جلوتر برویم.
فعلا این مرحله هیات اجرایی بود. اصل کار هیات نظارت و شورای نگهبان است. این جریان تفکرش این است که همهچیز همین است که ما میگوییم و هرکسی که نمیخواهد جمع کند و برود.
اینطور که شما میگویید پس این جریان مخالف مشارکت است و مشارکت بهضرر است.
بله، شک نکنید. اصل کارشان را بر این گذاشتهاند که مشارکت کم باشد تا خودشان و آدمهای خودشان رای بیاورند.
این دقیقا نقطه مقابل کلام رهبری است، یعنی شما میگویید این جریانی است که میگویید مقابل سخن رهبری ایستاده است؟
دقیقا نقطه مقابل حرف مقاممعظمرهبری. اینها با دوقطبیهایی که سعی میکنند در جامعه بسازند میخواهند به هدفشان برسند. در رسانههای مختلفی- که دارند- سعی بر دو قطبیسازی میکنند. از این امر دو هدف دارند؛ اول اینکه آن نیروهایی که با خودشان هستند، قوت قلب بیشتری بگیرند و حتما در انتخابات حضور داشته باشند.
دوم اینکه آحاد مردم بهواسطه رفتار نادرست، ناصواب و تند اینها با صندوقهای رای قهر کنند. من خیلی از این موضوع نگران هستم؛ چراکه اگر مردم مشارکت نکنند این جریان حتما میتواند مجلس را در دست بگیرد و تصویب طرحهایی مانند صیانت کوچکترینش خواهد بود. هشدار جدی میدهم.
پنج اقدام خوب مجلس در دوره نمایندگی شما چه بوده و اگر صلاح میدانید پنج اقدام بد مجلس را هم بگویید.
در این مجلس قوانینی تصویب شد که سالها موردمطالبه آحاد مردم بود. یک، قانون رتبهبندی معلمان. من اجرایش را کار ندارم. دو، قانون تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار که بحث رشوه و رانت برای مجوز را در کشور بست.
سه، قانون تصویب قیر ریاگانی که در اختیار دهیاریها و شهرها قرار گرفت که یک انقلابی ایجاد شد، یعنی به دولت اجازه داده شد تا معابر روستایی و شهری را آسفالت کند که قبلا این قانون نبود. چهار، قانون حمایت از شرکتهای دانشبنیان. این اتفاق افتاد. قانون تعالی جمعیت که 10 سال روی آن کار میشد در مجلس تصویب شد.
واردات خودرو، ساماندهی صنعت خودرو، چه نو و چه کارکرده در همین مجلس تصویب شد. درخصوص برنامه هفتم چون افق بلندمدتی بود، بهترین کاری که کردیم همسانسازی حقوق بازنشستگان بود که برای دولت تکلیف کردیم طی پنج سال بهصورت پلکانی انجام دهد.
فکر میکنم در کمیسیون تلفیق رای آورد یا بحث خدمت سربازی را در همین مجلس خیلی تقویت کردیم. ما در مجلس باید وظیفه خودمان را انجام دهیم، به ستادکل کاری نداریم. اتفاق خیلیخوبی در سربازی رقم خورد. وقتی آمده بودیم حقوق سربازها 200 هزارتومان بود اما الان به هشتمیلیون هم رسیده است، من مثلا در بحث برنامه هفتم با آن ماده 75 مخالف بودم که اصطلاحا به آن رصد سبک زندگی مردم میگفتند.
سوال من هم این بود که دقیقا قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ یک اصلاحیه برای این کار گذاشتیم و گفتیم باید دو شرط داشته باشد، اول اینکه راجع به رفتار فرهنگ عمومی باشد و دو با حکم قاضی باشد؛ چراکه قانون اساسی ما این را میگوید، مثلا ما مخالف برخی افزایش مالیاتها بودیم اما من بهصورت کلی این مجلس را خیلیقوی و توانمند دیدم. ای کاش آن جریانی که گفتم آنقدر حاشیهسازی نمیکردند.
یکی از طرحهای مجلس که سالهاست بر سر تصویب و عدمتصویبش و حتی شیوه اجرایی آن بحث است، شفافیت است. سوال اینجاست که چرا شفافیت در مجلس تصویب نمیشود؟
شفافیت در مجلس تصویب شده است، سوءبرداشت نشود. شفافیت در مجلس بهصورت کامل تصویب شده است. روی دو نقطه ایراد وجود دارد؛ یکی جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام، آن هم جلساتی که راجع به مصوبات مجلس گرفته میشود، یعنی اختلاف بین شورای نگهبان و مجلس که باشد، به مجمع میرود.
ما گفتیم این باید شفاف باشد و دوم مصوبات شورای عالی نظارت بر حسن اجرای سیاستهای ابلاغی مقاممعظمرهبری که گفتیم جلساتی که مصوبات مجلس در آن دخیل است، باید شفاف باشد. بقیه موارد تصویب شدهاند و همه موافقت کردهاند. اجرا باقی ماند که دست خودشان است.
درخصوص همه قوا تصویب شده، مانده مجمع و شورای عالی نظارت که اینها مخالفت میکنند. این را هم باز پرانتز گذاشتیم، یعنی گفتیم آن جلسهای را که مربوط به اختلافنظر مجلس و شورای نگهبان است، شفاف کنند. در بعد امنیتیاش هم دیدیم که اگر بعد امنیتی داشت، نمیخواهد شفاف شود.
احراز صلاحیتهای هیات نظارت اعلام شده است. به نظر شما آیا رفتارهای قانونی نمایندگان در روند احراز صلاحیتشان تاثیری داشته؟ شائبهای وجود دارد که کسانی که به استیضاح وزیر کشور رای دادهاند همه ردصلاحیت شدهاند. آیا چنین مواردی بوده؟
نه، اتفاقا یکی از کسانی که پیگیر استیضاح وزیر کشور بود، آقای شجاعی بود. محور استیضاح با ایشان بود ولی ردصلاحیت نشد. حداقل من شنیدم که رد نشده ولی رفتارهای سلیقهای برخیها با توجه به رفتارهای قانونی نمایندگان میتواند باعث ردصلاحیت باشد.
شما مجددا ثبتنام کردهاید. کارویژهتان را در مجلس بعدی چه میبینید؟
مقابله با زیادهخواهی افرادی که باعث ایجاد بدبینی و ناامیدی در جامعه شدهاند. من هدفم از حضور در مجلس بعدی این است تا میتوانم این افراد را رسوا کنم. واقعا میگویم، چون اینها هستند که به این مملکت آسیب میزنند. اینها هستند که باعث شدهاند جوانان ما نسبت به خیلی از ارزشهایمان بدبین شوند.
آنجا که ما شاخصهای انقلاب را فراموش و یکسری افراد را شاخص کردهایم و انقلاب و انقلابیگری و انقلابی بودن را با این افراد سنجیدیم، آسیب دیدیم. من هدفم از حضور در مجلس بعدی این است که بگویم جوانان شاخصههای انقلاب را درنظر بگیرید و آدمها را با اینها بسنجید، نه اینکه چهار آدم را شاخص کنید.
اگر همه دستبهدست هم بدهیم تا این افراد را رسوا کنیم، این مملکت گلوبلبل میشود. شک نکنید. اگر امروز جلال رشیدی پشت تریبون بگوید که ای مردم! یک وعده غذا بخورید و خودش سر میز پلوی چرب و سه وعده با گوشت میخورد، مردم این را میبینند.
در جمهوری اسلامی کسی مردم را دعوت به سادهزیستی میکند و خودش در عمل سادهزیست نیست، پس آن جوانی که این تفاوت را رصد میکند، نسبت به آن آدم بد نمیشود؛ چراکه آن را شاخص میبیند. این شاخص است پس جمهوری اسلامی بد است، پس اسلام بد است. اسلام ایراد ندارد مسلمانی ما ایراد دارد.
من اگر یک روز کارهای در این مملکت بودم و قدرتی داشتم، خیلی بیشتر از نمایندگی، یک زندان شیشهای درست میکردم. تمام مسئولانی که در رفتارشان تخلف داشتهاند و جرم مرتکب شده بودند فارغ از مسئولیتشان اگر حکم قاضی برایشان صادر میشد، میگفتم ببرید به این زندان شیشهای و مردم ببینند که جمهوری اسلامی با مسئول متخلف چه برخوردی دارد؛ هیچ تعارفی ندارد.
پیشبینی شما درمورد ترکیب مجلس بعدی چیست؟ فکر میکنید این جریانی که شما خیلی هم به آن انتقاد دارید چطور خواهند بود؟
بستگی به مشارکت مردم دارد. این جریان عقبه اجتماعی خاص خودش را دارد که من آنها را حتی در قشر مذهبی هم تعریف نمیکنم. عقبه خاصی هستند. این جریان اصلا هم مورد اقبال حتی بچههای مذهبی حقیقی و انقلابی نیست. این جریان تمام تلاشش این است که مشارکت پایین باشد.
میدانم و از پشتپردهشان حرفهایشان را شنیدهام. اگر مشارکت مردم متوسط هم باشد، قطعا اینها راه پیدا نخواهند کرد اما اگر مشارکت حداقلی باشد، متاسفانه باید بگوییم که راه پیدا خواهند کرد.
ممکن است بعضیها بعد از مشاهده نظرات شما این تصور برایشان به وجود بیاید که شما دارید این حرفها را برای رای جمع کردن میزنید. پاسختان به این نگاه چیست؟
من اعتقادم این است که خدا بر دلها آگاه است. این برای من خیلی مهم است و اقداماتی را هم که انجام دادهام با همین ذهنیت پیگیری کردم. اگر کسی آمد حرف مردم را زد، آن را پیگیری کرد و با اصرار به نتیجه رساند بگوییم دارد برای رای این کار را میکند حرف زیبایی نیست.
مثلا در ماجرای خودرو ما چند سال پیگیری کردیم تا به نتیجه رسید، یا صیانت یا موارد دیگر. ضمن اینکه حتی اگر برای رای هم باشد خیلی خوب است که نمایندگان برای رای هم که شده پیگیر مشکلات مردم باشند و گرهای از مشکلاتشان باز کنند. اگر بخواهیم چنین نگاهی داشته باشیم بنابراین هر نگاهی که هر نمایندهای دارد ریز و درشتش را برای رای تلقی میکنیم، حتی اگر برای رای هم باشد همین که مشکلی از مردم رفع میکند کفایت میکند.
این را هم باید بگویم که موضوعاتی که خودم پیگیری کردم به دلیل حساسیتی که داشت بیشتر از اینکه منافعی برای من داشته باشد باعث شد جریانات خاصی علیه من فعالیت کنند و شاید بهخاطر چنین پیگیریهایی حتی من به مرحله انتخابات و رایگیری هم نرسم.
کانال عصر ایران در تلگراممنبع: عصر ایران
کلیدواژه: نماینده مجلس فیلترینگ شورای عالی امنیت ملی شبکه های اجتماعی خودروی اقتصادی قانون اساسی ما فیلتر کردیم جمهوری اسلامی میلیارد تومان وزیر ارتباطات مجلس تصویب هشت هزار دلار میلیون تومان احراز صلاحیت واردات خودرو هزار میلیارد نماینده مجلس داشته باشند تماس تصویری اتفاق افتاد یک میلیارد فضای مجازی رئیس جمهور فیلتر کردن چه در حوزه دوره مجلس مجلس بعدی وارد مجلس گردش مالی هزار نفر برای رای تصویب شد مجلس بعد آرام شد باعث شد شده اند سال ها آدم ها رای هم شان هم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۱۴۳۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش نوری قزلجه به احتمال بازگشت طرح صیانت به صحن مجلس /کسی با تمامیت خواهی و زیادهطلبی نمیتواند در این دوره رییس مجلس شود
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، غلامرضا نوری قزلجه رئیس فراکسیون مستقلین ولایی مجلس، در گفتگویی با جماران به تحلیل و ارزیابی انتخابات پشت سر گذاشته شده مجلس پرداخته است.
در ادامه بخشی از این گفتگو را میخوانید؛
با توجه به انتخاباتی که پشت سر گذاشتیم؛ آمار آرای باطله با درصد بالا ما را بسیار شگفتزده کرد، ابتدا تحلیل شما در اینباره چیست و چرا در این موضوع مسئولان ما به آن ۶۰ درصدی که به پای صندوق رأی نرفتند، نمیپردازند؟
انتخابات ۱۱ اسفند در تاریخ انتخاباتهای مجلس با کمترین مشارکت و چیزی نزدیک به ۴۱ درصد برگزار شد و همانطور که اشاره کردید آراء باطله هم زیاد بود. میتوانیم بگوییم کسانی که رأی دادند یک سوم جمعیت واجدین کشور بودند و دو سوم واجدین شرایط هیچ نامزدی را انتخاب نکردند. البته قابل پیش بینی بود و یکی از دلایل آن شرایط نامساعد اقتصادی و معیشتی مردم بود که بسیاری از مردم گلهمند بودند و هستند. مورد دیگر، تنوع سیاسی نامزدها بود که در همه حوزهها از تنوع سیاسی برخوردار نبودند. کما اینکه میبینیم در حوزههایی که یک مقدار تنوع سیاسی بوده و طیفهای متعددی حضور داشتند مشارکت بالا بود، ولی در حوزههایی که این تنوع سیاسی نبود مشارکت پایین بود. یک دلیل عمده آن هم همین بود که باعث پایین آمدن مشارکت شد و این عدد مشارکت را برای این انتخابات رقم زد.
حدود ۴۰ درصدی که مشارکت کردند به هر حال به نظام کمک کردند ولی این نیست که حرفی ندارند یا بگویند همهچیز عالی و درست است، اما اینها هم حرفی برای گفتن و نظرات و مطالباتی دارند و حتما باید به آن توجه شود و آن ۶۰ درصدی که شرکت نکردند نیز مطالباتی دارند که باید به آن هم توجه شود و من معتقد هستم؛ نمایندگانی که احساس مسئولیت دارند طبق قانون اساسی و آن تکلیفی که دارند و حتی کسانی که رأی ندادند را نیز باید نمایندگی کنند و نماینده تمام ملت بودن وظیفهی سنگینی است و من معتقد هستم که انتظارات از این مجلس بسیار است. به نظر میآید که شرایط زمانی اینطور ایجاد میکند که تصمیمات، آرا و طرحها و نظرات این مجلس برای جامعه مهم باشد و قطعا مورد توجه خواهد بود.
در چند روز اخیر بحثی بین مجلس و دولت شده است، دولت نسبت به نقدها بسیار معترض است. شما هم جز آن نمایندگانی بودید که نسبت به مشکلات منتقد بودید، این درگیری بین مجلس و دولت را چطور تلقی میکنید و آیا شما در دور جدید مجلس باز هم به راه خود ادامه خواهید داد؟
ما نماینده مردم هستیم و این کمترین وظیفه یک نماینده است که صدای مردم و صدای موکلین خود باشد، این کمترین وظیفه ما است که آن را نیز باید انجام دهیم و من معتقد هستم که مجلس یازدهم در نظارت بر دولت چندان موفق نبود، زیرا همان اول قافیه را با آن امضای نامه ۲۳۰ نفره برای آمدن رییسی باخت و خیلی جای نظارتی برای خود نگذاشت و عملا هم نتوانست آن اعمال نظارت لازم را به طور جدی و عملی بر دولت داشته باشد و دولت هم در یک آسودگی خاطر در این فامیلی سیاسی با مجلس جلو رفت و طبیعی است در سیستم حکومتی مثل نظام سیاسی کشور ما در معامله و هماهنگی خارج از ضابطه مجلس و دولت آن کسی که ضرر میبیند مردم هستند.
چند روز دیگر انتخابات دور دوم را در پیش داریم و انتظار چندانی نیز برای مشارکت مردم وجود ندارد، برخی هم معتقد هستند که لیست تهران کاملا مشخص است. نظر شما در این باره چیست؟
چون مرحله دوم است و تعداد نامزدها محدود است به نوعی فرمایش شما صادق است ولی من میخواهم از یک منظر دیگر نگاه کنم که حتی در بین دو شخص خیلی نزدیک به هم باز میشود تفاوتها را احساس کرد. باید از تجربه مرحله اول و آن بخش های دارای مشارکت بالا تجربه کسب کنیم، چرا که شاهد بودیم در زمانی که مشارکت مردم بالا بوده، معمولا افرادی انتخاب شده اند که به مردم نزدیک هستند.
لذا از اینجا نتیجه میگیریم که درحوزههای باقیمانده هم اگر مردم پای صندوقهای رأی بیایند، احتمال اینکه نیروها و نمایندگان بهتری بتوانند به مجلس راه پیدا کنند وجود دارد. نظر من این است که باید در بین همین افراد محدودی که برای مرحله دوم باقی ماندهاند، ببینیم کدام یک به دنبال نمایندگی واقعی مردم هستند، یعنی این میتواند خیلی مفید و کارسازباشد.
امروز در اظهارات خود آنها نیز به راحتی میتوان فهمید که کدامیک درک و فهم درستی از مشکلات جامعه ومعضلات کشور و دغدغه مردم را دارند. معتقد هستم که خارج از آن دستهبندیهای سیاسی باید ببینیم چه کسی دغدغهی ایران و مشکلات مردم و قصد نمایندگی مردم را دارد، به نظر من با این معیار میشود باز انتخاباتی را انجام داد، انتخابهایی را داشت که میتواند به تقویت مجلس کمک میکند و عرض کردم اینها در اظهارات یا در حمایتها به راحتی مشخص است. افرادی که متکی به حمایت نهادهای مختلف و کانونهای قدرت هستند، قدرت چه در بحث مالی چه در بحث سیاسی یا قدرت سخت، آنهایی که خیلی به این نهادهای رسمی و غیررسمی کانونهای قدرت متکی هستند، مطمئنا نمیتوانند نمایندگی مردم و ملت را در مجلس داشته باشند و مدیون همان کانونها هستند و مسائل و مشکلات اقتصادی و سیاسی آنان را هم پیگیری خواهند کرد.
ولی آنانی که دغدغه مردم را دارند و میخواهند نماینده مردم باشند و حرف آنان را بزنند، میتوان از بین آنها انتخابهایی را انجام داد که برای مجلس کمک حال شود. نماینده مردم باید حرف مردم را بزند در یک ساختار درست وظیفهی هر کسی تعیین شده است و وظیفه نماینده مجلس و مردم نیز این است که مسائل، مشکلات، دغدغهها و حرفهای مردم را در مجلس بزند و آنها را پیگیری کند، در مجلسی که محل تجلی اراده ملت است باید دنبال حل و فصل مشکلات مردم و به کرسی نشاندن خواستههای مردم بود و اینها باید سرلوحه کار نماینده باشد.
مجلس دوازدهم را چطور میبینید؟
من خیلی به مجلس دوازدهم بدبین نیستم، علیرغم این مشارکت و حضور یک سری چهرههای رادیکال تا حدودی خوشبین هستم، به یک شرط و آن هم رعایت اخلاق حرفهای است. و این تنوع نسبی سیاسی که ایجاد شده و درغالب فراکسیونهای مختلف میخواهد شکل بگیرد، اگر اخلاق حرفهای نمایندگی رعایت شود و هر کدام از طرف یکدیگر به رسمیت شناخته شود، که وهله اول نیز همین است، به نظر من میتواند در خیلی از حوزهها موفق شود.
مجلس محل تضارب آرا و گفتوگوهای عالمانه و حکیمانه است، اگر این اتفاق بیفتد همین اختلافنظرها و اختلاف سلیقهها میتواند به پختهتر شدن طرحها و لوایح و تصمیماتی که از این مجلس بیرون میآید کمک کند. ولی اگر به سمت بداخلاقیها و حواشی کشیده شود میتواند به پرحاشیهترین مجلس بعد از انقلاب هم تبدیل شود.
آیا ما میتوانیم در دور بعدی مجلسی متشکل از مستقلین، اصولگرایان معتدل و تعداد اندکی از اصلاحطلبان رادر کنار هم ببینیم و یک فراکسیون تشکیل دهند؟
مستقلین، اصولگرایان معتدل و اصلاحطلب؟ بله، چنین بنایی داریم. انشاالله امیدوار هستیم که این اتفاق مهم بیافتد و اقدامات اولیه آن هم صورت گرفته است. این اراده وجود دارد و جلساتی هم در این حوزه داشتهایم وخیلی هم امیدوارکننده است.
درمورد ریاست مجلس پیشبینی شما چیست؟ آیا ما میتوانیم دوباره محمد باقر قالیباف را بر مسند ریاست مجلس ببینیم؟
به نظر من کمی برای قضاوت کردن و پیشبینی زود است، چون یک عده بهطور جدی کار میکنند که رقابت بین چند نفر و غیررقابتی باشد. هر اتفاقی که در روزهای آتی خواهد افتاد، بر روی اینکه چه کسی رییس مجلس شود تأثیرگذار است. ولی قطعا کسی میتواند ریاست مجلس را برعهده بگیرد که مثل مجلس یازدهم اکثریت و هماهنگ نیست، یک اختلاف نظرها و اختلاف سلیقههایی در طیفهای سیاسی همراه هم وجود دارد که ایجاب میکند تا یک مدل جدیدی برای مدیریت مجلس ایجاد شود.
به نظر من کسی موفق خواهد شد که بتواند یک جلب مشارکتی از این تنوعهای فراکسیونی و جریانهای فکری در مجلس نسبت به عدد و سهم آنها درست کند و یک هیات رییسه نماینگر این جمع را منصفانه و عادلانه بچیند، هر کسی این هنر را داشته باشد به نظر من میتواند ریاست مجلس را برعهده بگیرد ولی کسی با تمامیت خواهی و زیادهطلبی نمیتواند در این دوره رییس مجلس شود.
برخلاف آن ترکیبی که در مجلس یازدهم با آن رو به رو شدیم، آیا مجلس دوازدهم میتوانیم متفاوت ببینیم؟
بله، همهچیز ممکن است. با توجه به این عدد فراکسیونهای مختلف مجلس همه اینها محتمل و امکانپذیر است
شورای نگهبان درمورد لایحه حجاب و عفاف گفت که ما هنوز سر حرف خود هستیم و ایرادات به جا است، در این صورت این لایحه به مجلس آینده میآید و چرا این لایحه پرسروصدا چرا به نتیجه نمیرسد؟
چون مبانی آن درست نبود. اگر به خاطر داشته باشید چند ماه قبل که در مجلس مطرح شد و من مخالفتم را با اصل ۸۵ شدنی آن اعلام می کردم، به محتوای آن هم اشاره کردم و یک سری ایراد و اشکالات اساسی در مبانی آن لایحه وجود دارد.البته آدم نمیتواند بگوید «لایحه»! چون ۹ ماده ی آن ۷۰ ماده شده است، یعنی اضافه و در حقیقت تبدیل به «طرح» شده است! اما از طرفی هم نمیتوانیم بگوییم طرح، چون اگر دولت یا قوه قضاییه این لایحه را قبول ندارند میتوانستند آن را پس بگیرند؛ یعنی یک چیزی آن وسط مانده که نه لایحه است و نه طرح! نه آنقدر دولت و قوه قضاییه دنبال آن هستند که آن را به عنوان یک لایحه حمایت کرده و جلو ببرند و نه آنطور مخالف هستند که بگویند ما ۹ تا ماده نوشته بودیم، چرا آن را ۷۰ ماده کردید و ما این را قبول نداریم، پس میگیریم و دوباره خودمان چیز دیگری را تقدیم میکنیم.
این لایحه از نظر مبانی ایراد و اشکالاتی زیادی دارد؛ چه از نظر شرعی و چه از نظر حقوقی. به طور بلاوجه هزینه خیلی زیادی را به بخش دولتی و مقدار قابل توجهی هم به بخش خصوصی تحمیل میکند. فلذا همانطور که قانون شدن این لایحه امروز دچار مشکل شده، بعد از چند ماه این همه رفت و برگشت، نمیتواند به قانون تبدیل شود. طبیعتا اجرای آن در جامعه از این هم خیلی سختتراست و قابلیت اجرایی ندارد و از آن مواردی است که هم میتواند قانونگذاری را لوث کند و هم میتواند ارزشها را در جامعه لوث کند و امیدوار هستیم که برای آن یک تدبیر اساسی بیندیشند. م
به این رفت و برگشتها امیدوار هستم، هنوز امیدوار هستیم که این را اصلاح و درست کنند، کلا لایحه در مبانی خود یک سری سستیها و مشکلاتی دارد که جمع کردن آن سخت است و سنگ بنای آن درست نیست.
در حالی که لایحه حجاب و عفاف به نتیجه نرسید است و فراجا زیر نظر وزارت کشور اقدام به اجرای «طرح نور» میکند، این امکان وجود دارد که در روز جمعه در انتخابات صداوسیما خانمهایی کم حجاب و یا بی حجاب را نشان دهد. آیا این اقدامات دوگانه مسئولان نیست؟
این رفتارهای دوگانه به نظر من بازی با ارزشهای دینی است و این نوع رفتارها نه تنها دین مردم را تقویت نمیکند، بلکه پایههای آن را سست میکند و دینباوری را در جامعه تضعیف میکند. این نوع برخورد با یک ارزش و یک موضوع شرعی به نظر من یک بههم ریختگی ذهنی را حداقل در جوانان ایجاد میکند که درست کردن آنکار آسانی نیست. در حوزه ارزشها و مسائل دینی، دینداری و دین باوری نگاه مکانیکی قانونگذاری جواب نمیدهد که هیچ، بلکه اثر عکس نیز خواهد داشت. اما برای یک زندگی اجتماعی و یک زیست عفیفانه که اجماع عمومی و ملی برای آن فراهم است می توان قانون نوشت و اجرا کرد.
آیا قرار است در هفته آخر مجلس یازدهم از طرح صیانت صحبتی شود؟
من چیزی نشنیدهام، صحبت طرح صیانت نمیتواند مطرح شود، چون دو سال قبل آخرین جلسه طرح صیانت گذاشته شد و به نتیجهای نرسید و تمام شده است و بعد از آن جلسه رسمی نداشت؛ چون طبق آییننامه آن باید پخش علنی میشد و همه مردم هم در جریان قرار میگرفتند که چه تصمیمی میگیرند که این اتفاق هم نیفتاده و من دلیلی نمیبینم که آن را مطرح کنند، و آخرین تصمیم این کمیسیون برای تصویب کلیات در یک جلسه غیرقانونی و خلاف آئین نامه بود که آن هم بعد از تذکر بنده رسما منتفی شد. و دیگر بعد از آن هیچ اتفاقی بهطور رسمی برای آن نیفتاد.
خیلیها تلاش کردند و جلساتی را گذاشتند، ولی هیچ جلسهای به حد نصاب نرسیده بود. هیچ جلسهای مطابق آییننامه داخلی کمیسیون مشترک که پخش مستقیم از الزامات اساسی آن است، اتفاق نیفتاده. پس بنابراین، کسی نمیتواند بگوید که در این کمیسیون تصمیمی گرفته شده که تازه آن را هم به صحن بیاورد و برای مدت زمان آن رای بگیرد.
۲۷۲۱۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904046